نوزده ماهگی
دخترک شیرین زبانم امروز نوزده ماه شد او که آنقدر پرانرژی و کنجکاو شده که لحظه ای نمی شود از او چشم برگرداند به محض چشم پوشیدن از او حس دکتر و مهندسیش گل می کنه و میخواد سر از همه چیز در بیاره از راحتی و مبلمان گرفته تا پریز های برق این روزها با در آوردن دندانهای آسیا راحت تر غذا میخوره مخصوصا هندوانه رو که دوس داره قاچ کنم و با دستهای طریف و نازش خودش نوش جون کنه الهی مامان فدای اون دستهای خوشگلت بشه دختر گلم این روزها با همه صحبت می کنه و درد دل و خواسته هاشو با زبان بی زبانی به همه گوشزد می کنه از کلمه بابا حاجی خیلی خوشش میاد و هر کسی رو می بینه به این اسم صدا می کنه هر چی هم بهش می گی بابا این عمو هست ،خاله هست و ... او ...
نویسنده :
مامان طیبه
8:15